0

یار یاران

تفتیده دلهای جهان، در یاد باران علیدستم به دامانت بیا، ای یار یاران علیدنیا شب است و بی سحر، بی نور و بی امید نورای نور مطلق، رخ نما، صبح بهاران علی

0

چک چک اشک

از چک چک اشکم ندا آید که دلبر دلبرادل در هوای کوی تو پر می زند، از در درااشک من مهجور بین، هر دم ز مژگان می چکدآ بر سر بالین من، بیماری ام...

0

جان خدا

گفت که ای من به تو نزدیکتراز رگ گردن به تو نزدیکترغصه فردا ز چه رو میخوریبند نیاز از در ما می بریحد خودت را نشناسی، قبولاز چه پریشانی و زار و ملول؟دست توسل...

0

آغوش دل

آغوش دلم باز است، آن باز به پرواز استاز بام دلم پران، تا قله صدناز است مستم من و شیدایم، گمنامم و پیدایمچشمت قدحی می باد، ای نشئه ی فردایم سردم، چو تن مرده،...

0

من و من

من گرفتار و پریشان و تو وامانده و مستهر دو زندانی و زنجیر گرانی بر دستتا نمانده است به گل پای، بجنبیم کمیبا لگد پای  بکوبیم به زیرش تا هست

0

مشاعره با بزرگان

حافظ:اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما رابه خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا راصائب تبریزی:اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما رابه خال هندویش بخشم سر و دست و...

0

کربلای سینه

دلم آتش گرفته، ماجرایی استدرون سینه ام، خود کربلایی استعجب دارم نمی میرم چرا مناز این دردم که یار بی وفایی است

0

سر به هوا

این دل سر به هوا، رو به خدا کرد و نرفتتا که در خاک بمانم، چه وفا کرد و نرفتمن که از ماندن او سخت پشیمان شده امکاش می رفت، چه ها گفت و...

0

مه جاری

یقین از روشنای چشم هایت، ای مه جاری!بسا خورشید از رویت خجالت می کشد، آریمرا یک دم به بزم مهربانی هات دعوت کنکه من هم عافیت یابم از این درد و گرفتاری