از فاو تا فاو

12 اسفند 1401

واکنشی به جنجالی به نام اعتراض حاتمی کیا در جشنواره فیلم فجر 36

ابراهیم حاتمی کیا پس از دریافت جایزه از جشنواره فیلم فجر، نسبت به رفتار صدا و سیما اعتراض کرد و مسئولان آن را به خدا واگذار کرد. من با شنیدن این جملات به یاد مقاله از فاو تا فاو افتادم که در روزهای پایانی جنگ تحمیلی در اعتراض به رفتار ضد دفاع مقدس مسئولان منتشر شد و در آن روزگار واکنش های فراوانی را از خود به یادگار گذاشت.

متن اعتراض حاتمی کیار را ببینید و بشنوید.

مقاله «از فاو تا فاو»

روزی که رسانه ها و بوقهای تبلیغاتی شرق و غرب ناامیدانه اعلام کردند: افراد هوادار آیت الله خمینی در ایران حکومت اسلامی را برپا کرده اند، روزی که امراء طاغوتی ارتش پادگانها و سربازان را رها کرده و نیروهای جوان و داوطلب و عاشق امام خمینی سلاح در دست گرفته بودند! رژیم عراق در همسایگی ما دارای 9 لشکر بود؛ و روزهایی که انقلابیون مسلمان در حال سر و سامان دادن به نظام نوپای خود و درگیر مشکلات داخلی و جنگ با ضد انقلابیون مسلح در کردستان بودند، نظام نوپای ایران مورد تجاوز کفر جهانی در چهره و شکل و شمایل ارتش بعث عراق با 12 لشکر قرار گرفت.

دوران سخت حاکمیت لیبرالها با خون مقدس شهید مظلوم دکتر بهشتی و یاران او به پایان رسید و سر فصل نوین جنگ با عملیات شکستن حصر آبادان آغاز و در فتح المبین جان گرفت. اما می بینیم که در عملیاتهای بعدی نیز با در هم کوبیدن خطوط دفاعی دشمن در بیت المقدس، مسلم، محرم، خیبر، والفجر 1و3، والفجر8، والفجر10، کربلای،5 و دهها عملیات بزرگ و کوچک خود 70000 هزار اسیر از دشمن که قریب 16 میلیون جمعیت دارد، میگیریم! دشمنی که از همه ابعاد جز یک مورد 3/1 ما امکانات دارد، 3/1 ما مزارع تحت کشت، 3/1 ما کارخانه، 3/1 ما فضای آموزشی دارد! و دشمنی که 3/1 ما … دارد؛ بعد از گذشت 7 سال از جنگ، دارای 50 لشکر در قالب 9 سپاه میشود، چرا؟

در کارخانه نورد بصره مسئول تقسیم تیرآهن، فرماندار نظامی است و تولید کارخانه را از ابتدا بر اساس نیازهای یگانهای رزم خود، سپس در جهت اجرای طرحهای تصویبی که مستقیما در اختیار جنگ قرار دارد، تقسیم می شود، اگر چیزی باقی ماند برای کارهای عمرانی و خانه سازی … توزیع می گردد؛ اما در ایران تیرآهن و مصالح تولیدی اول در موارد که به جنگ ربطی ندارد، توزیع میشددر انتها اگر چیزی می ماند سهمی هم به جبهه ها میفرستادند و اوضاع به شکلی می شد که برای برپایی پادگان آموزشی باید در بازار سیاه بدنبال تیرآهن می رفتند.

در بغداد، بصره، خانقین، و… در تمام شهرهای عراق لباس نظامی و سربازی سندی است برای اینکه سرباز بدون صف سوار اتوبوس شود و اگر بدون بلیط وارد سینما می شد و صندلی خالی نبود، کنترل چی سینما موظف بود فردی که بلیط خریده را از جایش بلند کند تا سربازی که از میدان جنگ برای استراحت آمده به جای او بنشیند؛ اما در تهران، اهواز، کرمانشاه، مشهد، و در تمامی شهرهای ایران نیروی داوطلب جان بر کف و سرباز ملبس به لباس رزم تمسخر می شد و در محاکم  قضایی هم خود و خانواده اش هیچ مدافعی نداشتند؛ در شهرهای ایران صاحب خانه، اثاثیه سرباز و رزمنده را به جرم واهی به کف خیابان میریخت و رزمنده خسته دل ما هیچ حامی نداشت. در تمام کاخانجات ایران و حتی ادارات کارگر مظلوم مسلمان با التماس موافقت رئیس را برای اعزام به جبهه می گرفت، و گاهی در زمان بازگشت پست سازمانی خویش را از دست می داد! و در پادگانهای آموزشی تهران نیروی رزمنده داوطلب در حین آموزش برای اعزام به جبهه ، آب برای خوردن نداشت، ولی در شهرداری تهران اولویت با آبیاری درختان و فضای سبز بود!

دولتمردان بدانیدتا روزی که بسیجی مظلوم شهر و شهید جبهه باشد، و تا روزی که فرماندهان یگانهای رزم مدت مرخصی کوتاه خود را باید صرف پیدا کردن منزل استیجاری کنند و منازل سازمانی میان شهر نشینان اداری تقسیم شود، و تا روزی که نیروی حاضر در جبهه در محاکم قضایی حامی نداشته باشد، و تا روزی که جنگ و دفاع رزمی به تمام معنی یک ارزش نشده باشد، و تا روزی که تمام وزارت خانه ها به معنی واقعی و جدای از شعار ، در خدمت جنگ نباشد و تا وقتی که مامور تحقیق جهت تکمیل پرونده نیروی داوطلب ،موتور سیکلت نداشته باشد و 200 دستگاه موتور به … داده شود و تا روزی که یگان رزم ما برای تامین نان، ابتدایی ترین امکانات دچار مشکل باشد و تا روزی که برای ساختن یک سریال تلویزیونی بی ارتباط با موضوع جنگ و دفاع از کشور، میلیونها ریال از بیت المال خرج شود و بسیجی ما برای دریافت هزینه ایاب ذهاب خود هفته ها منتظر باشد!!! و تا روزی که جنگ فقط در میان حداکثر یک میلیون نفر از جمعیت چهل میلیونی در حال چرخش باشد و تا روزی که رزمنده ما بعد عملیات با تنی مجروح جهت ادامه درمان گرفتار سیستم کاغذ بازی شده و مدتها پشت در اتاق ریئس و معاون و… منتظر عمل جراحی باشد؛ و تا روزی که ارز کشور جهت مسافرت و خوش گذرانی عناصر معلوم الحال و خرید لوازم لوکس و مصرفی نفله شود؛  و تا روزی که مقاومت در پناهگاه سازی صرفا خلاصه شود، و تا روزی که جنگ در رأس امور قرار نگیرد، فاو سقوط میکند! شلمچه، حلبچه، شاخ شمیران، مهران، ماووت، جزایر مجنون، و در مجموع انقلاب اسلامی در خطر قرار می گیرد. تا روزی که در این کشور فقط یک جبهه وجود نداشته باشد و آن هم فقط جبهه جنگ ، نه جبهه دروغین فرهنگی. تحصیلی.علمی، و تا روزی که وزیر هر وزارتخانه لباس رزم به تن نکند و امکانات دولتی و ملی با الویت در خدمت جبهه قرار نگیرد، و تا روزی که مخالفین در خیانت و جاسوسی آزاد باشند و صرفا به چندین ماه حبس با امید عفو در زندان باشند و از اعدام و محاکمه نظامی و دادگاههای عدل اسلامی خبری نباشد، و تا روزی که قاطعیت علی علیه السلام بر محاکم قضایی و اداری ما حاکم نباشد، و تا روزی که فرمان امام امت جدای از جریانات سیاسی و تفکرات باندی و گروهی ، به دل و جان خریدار نباشیم؛ فاو، کمترین بهاء است که باید پرداخت کنیم!

این مقاله در روزنامه اطلاعات آن روزها چاپ شده بود… نویسنده اش را نمی شناسم