دردک وصل
صنما درد فراقت که به من می گفتیدردکی بود که
اخبار، نظرات، تحلیل ها
صنما درد فراقت که به من می گفتیدردکی بود که
آتش هجر به آتشدان عشقگرمی لبهای یار است، ای صنم
رفته در اوج و از آن بالاهاگوشه چشم به ما
خواب از سر من پریدچشمان دلم دریددل در کف یار
تفتیده دلهای جهان، در یاد باران علیدستم به دامانت بیا،
از چک چک اشکم ندا آید که دلبر دلبرادل در
مهربانا مهربانی هات کودلبری ها، خوش زبانی هات کورفته از