چرا مدیران فرهنگی کشور به خاطر کوتاهی در هنر انقلاب اسلامی بازخواست نمی شوند؟

باید مدیران فرهنگی کشور را برای کوتاهی در هنر انقلاب اسلامی بازخواست کرد.

بی توجهی به هنر انقلاب اسلامی در حال حاضر تنها به دلایل سیاسی است ولاغیر! و البته برای این بی توجهی باید مدیران فرهنگی کشور را بازخواست نمود.

امروزه غربت زیادی در حوزه آثار ارزشی و مبتنی بر فرهنگ و مرام انقلاب اسلامی دیده می شود؛ عدم توجه به هنر انقلاب اسلامی علیرغم حمایت های بی شائبه و جدی مسئولان اول نظام چه حضرت امام خمینی (ره) و چه مقام معظم رهبری مسأله ای نیست که بتوان به آسانی از کنار آن عبور کرد و برای این بی توجهی باید مدیران فرهنگی کشور را بازخواست نمود.

در ارتباط با هنر انقلابی اسلامی و دینی و مفاهیمی از این دست بارها سازمان ها و موسسات متعددی ایجاد شده اند تا این هنر پر و بال بگیرد و پیش برود و در کنار آن بودجه هایی هم تدارک دیده شده است اما هیچ گاه ما به نتیجه مطلوب در این زمینه دست پیدا نکرده ایم و شاهد آن بوده ایم که فقر زیادی در این حوزه دیده می شود و تمامی این ها به دلیل آن است که سیاسی کاری برخی افراد پشت پرده باعث می شود تا هنر انقلاب اسلامی در کشور ما جان نگیرد.

جریان زر و زور و تزویر نمی خواهد مفهوم ارزشمند انقلاب اسلامی در آثار ما موجود باشد. جریان قدرت و تمکن مالی و جریان قدرت سیاسی و اجتماعی و جریان ریا و تزویر و نفاق جریانی است که از قبل از وقوع انقلاب اسلامی در کنار آن شکل گرفت و وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد مستقر شده و پیگیری شد و حتی در جریان سیاسی کشور جا برای خودش باز کرد به حدی که بتواند تأثیرات بزرگی را در سطوح بالای مملکت بگذارد.

استراتژی مخالفت با اهداف انقلاب اسلامی در حوزه های مختلف چه صنعت و تجارت چه علم و آموزش و پرورش و حتی هنر وجود داشت و به خصوص روی سینما حکومت کرد و قدرت زیادی هم پیدا کرد چرا که سینما یک رسانه بسیار تأثیرگذار و موثر در کل دنیا شناخته می شود و منافقان (و نه الزاما منافقان شناخته شده و رسمی!) می خواستند در یک پروسه زمانی انقلاب را از نیروهای انقلاب اسلامی تهی کند.

همین جریان شوم باعث شد تا در حوزه سینما کسانی که داعیه تفکر انقلابی و اسلامی داشتند به حاشیه کشیده شوند؛ بهانه عجیب و شیطانی که باعث رانده شدن هنرمندان دغدغه مند نسبت به ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی از سینما می شد این بود که این افراد توان فنی و هنری ندارند و فیلم های شان باب میل سینما و مردم نیست!

این روند تا به امروز هم ادامه دارد و من نمی دانم چرا هر شخصی از انقلاب اسلامی دفاع می کند متهم به ضعف در کارش می شود؟ چرا هر شخصی دغدغه انقلاب و اسلام را دارد متهم می شود به اینکه ناتوان به اجرای فعالیت های سینمایی است؟

جریان ضد هنر انقلاب اسلامی این تفکر را ترویج داده اند و نمی خواهند دغدغه مندان اسلام و انقلاب در سینما کار کنند و به همین علت است که به بهانه های واهی همواره فضا را برای حضور این هنرمندان دغدغه مند محدود می کنند و همین باعث شده برخی از هنرمندان دغدغه مند نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی در طول سال ها به جریان های معاند مقابل گرایش یابند و یا در نقطه مقابل جریان سینمای ارزشی ناخواسته تفرقه ایجاد می کنند. 

علت محکوم سازی جریان انقلابی برای فهم زیاد آن ها است و کم دانشی و ناآگاهی منافقان را هویدا می کند.  دیدگاه قبیله ای و عشیره ای که مدتی است در میان مدیران فرهنگی و هنری کشور ما به وجود آمده بسیار خطرآفرین است و باعث این اتفاق شوم شده است. قطعاً نگاه معاندان و منافقان عالمانه و فهیمانه نیست و این جریان انقلابی است که باید به این مهم توجه داشته باشد که اختلافات درونی را به کناری گذاشته و با همسویی و همسانی تنها در پی آن باشند که هنر ارزنده انقلاب اسلامی را در کلیه آثار فرهنگی و هنری رواج دهد و چشم منافقان کور دل را برای همیشه کور کند.

ما باید بدانیم که برخی افراد همواره به دنبال تفرقه انداختن و حکومت کردن هستند و اگر تفرقه سودی نداشته باشد به آن سمت نمی رفتند و به همین علت ما باید از بودن در باند و دسته آن ها حذر کنیم و با این کار آب به آسیاب دشمنان اسلام و انقلاب نریزیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *