رحمت اهل کرم

ای کاش لحظهای که تو را دیدهام، نبود
این غم اگر نبود، دگر هیچ غم نبود
با کوه درد دوری و هجران روی تو
فرقی میان تاری روز و شبم نبود
وقت وداع، چنان بیخودم ز خود
گویی امید رحمت اهل کرم نبود
“بگذار تا مقابل روی تو بگذریم”
هر چند بنده لایق آن محترم نبود