کاروانی بدون من
کاروان رفت و من از بس تنهادر غم بی کسی
اخبار، نظرات، تحلیل ها
کاروان رفت و من از بس تنهادر غم بی کسی
یاس یعنی روضه ی آلاله ها در سکوت گریه پروانه
دل می تپد خدایا زان یار نازنینم می سوزم از
نمی دانم آیا بیان می توان کرد از آن آفتابی
بر سقف آسمان که نوشتن مجاز بود آن شب به
اما علی که جان دو عالم فدای او دیشب به
خدایا ای معبود بی منتها ای تکیه گاه بندگان بی