مدیران برای انجام سیاستها تعیین شوند نه سیاستگذاری

با تغییر هر وزیر، معاونان وی در بخشهای مختلف نیز تغییر پیدا میکنند اما اینکه این تحولات تا چه حد در خدمت تغییر سیاستگذاریها حرکت کند، بحثی است که پیرامون آن اظهار نظرهای فراوانی صورت میگیرد. در این راستا خبرنگار ایکنا در اولین گام از سلسله مصاحبههایی با اهالی فرهنگ و هنر درباره تغییرات احتمالی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مهدی عظیمی میرآبادی؛ روزنامهنگار، تهیهکننده سینما و مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس گفتوگو کرده است که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – با توجه به آغاز فعالیت وزیر ارشاد تازه منصوب، در آستانه تغییراتی در حوزه معاونان وزیر ارشاد خواهیم بود. آیا این تغییرات احتمالی لازم است و باید چه ملاحظاتی در آن دخیل باشد؟
با تغییر هر وزیری معاونهای او نیز دستخوش تغییر شوند البته برخی مدیران قبلی وجود دارند که در دولتهای قبلی هم حضور داشتهاند اما در بحث معاونان وزیر عموماً با تغییر دولت ما شاهد تعویض مدیریتها هستیم. بههرحال تغییراتی که رخ میدهد ناخودآگاه با خود رویههایی جدید در پی دارد.
وزیر ارشاد جدید، در دولت دوازدهم هم مسئولیت هدایت این وزارتخانه را بر عهده داشت اما به دلیل اینکه رئیسجمهور عوض شده مسلماً شاهد تغییر نگرشهایی خواهیم بود. یک نکته در بحث سیاستگذاریهای جدید وجود دارد. همیشه آدمهایی هستند که منافع شخصی خود را به هر اتفاق دیگری ترجیح میدهند. این افراد اگر در سازمان سینمایی جدید حضور نداشته باشند شاهد اتفاقات خوبی در سینما خواهیم بود اما اگر بازهم همان افراد در ردههای میانی باشند نباید انتظار اتفاقات چندان چشمگیری را داشته باشیم.
ایکنا – ویژگی که باعث میشود معاونان وزیر بهویژه رئیس سازمان سینمایی که اشاره کردید، در جهت سینمای آرمانی حرکت کنند بر پایه چه اصولی استوار است؟
همان شرایطی که حضرت آقا برای رئیسجمهور برشمردند برای معاونان هم صدق میکند. اگر قرار باشد محمد خزاعی در پست رئیس سازمان سینمایی حفظ شود یا اینکه تغییر کند فرقی در اصل موضوع ندارد بلکه آنچه اهمیت دارد فرمانهایی است که مقام معظم رهبری بیان کردند و مدیران باید در راستای آن حرکت کنند. نکتهای که در این میان اهمیت دارد این است که ما باید به وضعیتی برسیم که با تغییر مدیران، سیاستهای کلی فرهنگی دستخوش تغییر نشود البته ما هنوز به آن مرحله نرسیدهایم و مدیران هستند که سیاستهای فرهنگی را تعریف میکنند!
شرط اول برای رئیس سازمان سینمایی این است که او سینما را بشناسد و این آشنایی از منظر یک مخاطب سینما نباشد بلکه باید اجزا سینما را تجربه و درک کرده باشد. نکته بعد به پایبندی مدیر سینمایی به اصول و آرمانهای انقلاب برمیگردد چون اگر بخواهیم صرفاً به تخصص اکتفا کنیم نتیجه مورد نظر آن چیزی نخواهد بود که انتظارش را داریم.
شرط بعدی که برای مدیر سینمایی میتوان برشمرد دلسوزی مدیر است. منظور اینکه مدیران باید تمام فعالان سینما را مورد نظر داشته باشند و تنها به یک فرد و جریان خاص توجه نکند. نکته بعد به سلامت مدیر سینمایی برمیگردد. مدیر سینمایی باید بداند بودجهای که در اختیارش است بیتالمال بوده و نباید تنها با سلیقه شخصی آن را خرج کند بلکه هر آنچه در هنر هفتم هزینه میشود مورد قبول و مصلحت انقلاب و مردم باشد.
ایکنا – سینما در زمان حال شرایط مطلوبی ندارد و تنها فیلمهای کمدی هستند که در گیشه به موفقیت میرسند. درحالیکه تمامی گونههای سینمایی باید بتوانند سودآور باشند. برای رسیدن به این خواسته سیاستگذاریها باید به چه سمتی حرکت کنند؟
به نکته درستی اشاره کردید متأسفانه سینما در شرایط فعلی تنها مختص به گونهای خاص شده است. این امر تنها یک مشکل اقتصادی برای برخی گونههای سینمایی نیست بلکه هدایت سینما به سمت یک سبک فیلمسازی خاص است. همین عامل نیز در بلندمدت باعث خواهد شد فیلمهایی که در آنها ارزشهای اخلاقی و دینی مورد نظر است دیده نشده و به طبع آن روند تولید این دست تولیدات کاهش پیدا کند.
افت اقتصادی به صورت فردی روی زندگی شخصی سینماگران تأثیر منفی میگذارد بهخصوص سینماگرانی که بیشتر دغدغه پرداختن به ارزشها را در سینما دارند. وقتی کارگردانی که سینما، هزینههای خانوادهاش را تأمین میکند نمیتواند هر سال فیلم خود را تولید کند آیا قادر است هزینههای زندگی را هم برآورده کند؟ مطمئناً جواب خیر است. متأسفانه سینماگرانی هستند که شاید نزدیک به ۱۲ یا ۱۳ سال است که نتوانستهاند کار کنند! این امر اتفاق بسیار نگرانکنندهای است که مدیر جدید حتماً باید به آن دقت نظر لازم را داشته باشد.
آقای پزشکیان، دولت خود را دولت وفاق ملی نامیدهاند. این سخن بسیار خوشایندی است که قادر است برای سینما اتفاقات خوبی را رقم زند چون همیشه سینما قربانی جناحبندیهای سیاسی بوده و همین مسئله تبعات منفی بسیاری در پی داشته است.