مخاطب پلتفرمها، نمودی از کل جامعه نیست

مهدی عظیمی میرآبادی در گفتوگو با ایکنا، درباره تولیدات شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها، اظهار کرد: مهمترین اصل در تولید آثار نمایشی مخاطب است، زیرا اگر تماشاگری وجود نداشته باشد آن اثر هیچ کاربردی نخواهد داشت. با این توضیح پلتفرمها امکانی را فراهم آورده تا تعداد مخاطب به صورت حقیقی به دست آید؛ امکانی که برای تلویزیون فراهم نیست. در پلتفرمها با خرید محصول مشخص میشود، کار مربوطه تا چه حد توانسته رضایت مردم را جلب کند.
وی درباره اینکه تولیداتی که کپی از سریالهای ترکی هستند در پلتفرمها مورد استقبال هم واقع میشوند، گفت: وقتی میگویم یک سریال در پلتفرمها با استقبال مواجه میشوند، اظهار نظرمان دقیق نیست، چون در این رابطه ما آمارگیری حقیقی و واقعی را انجام ندادهایم. بگذارید اینگونه توضیح دهم. اگر میزان مخاطبان کارهایی این حوزه را ارزیابی کنیم، متوجه خواهیم شد که تعداد آنها در قیاس با جمعیت کل کشور، بسیار ناچیز است، بنایراین رقمهایی، چون ۳ میلیون نفر را نمیتوان نماینده جمعیتی ۸۰ میلیونی محسوب کرد.
وی افزود: وقتی این جمعیت سه میلیونی که از آن حرف زدم از یک شکل کار به خصوص استقبال میکنند، طبیعی است که سلیقه سرمایهگذار نیز به آن سمت متمایل شود. سرمایهگذار بیش از هر چیز به بازگشت سرمایه خود فکر میکند و برای این اندیشه نیز نباید او را شماتت کرد. در چنین موقعیتی نقش سیاستگذار فرهنگی مشخص میشود. یعنی اگر حمایتها از سرمایهگذار باعث شود بودجهای که هزینه میکند به خطر نیفتد شاید به مرور زمان شاهد رشد تولیدات فاخرتری در این عرصه باشیم.
این سینماگر درباره نقش نهادی دولتی هم چنین توضیح داد: متاسفانه برخی از مدیران به این باور رسیدهاند حرفهایی که میزنند را مردم دوست ندارند. دلیل تصور آنها نیز همان سه میلیون نفری هستند که پای ثابت تولیدات هستند و آنها را به عنوان کل مردم در نظر میگیرند، به همین دلیل متصور هستند اگر حرف جدیدی در این حوزه (فیلمسازی) زده شود مخاطب آن را نخواهد پسندید، پس ترجیحشان این است تا فیلمهای زرد تولید کرده تا به هر قیمتی تماشاگر جذب آن شود.
این تهیهکننده تأکید کرد: نتیجه چنین تفکری این شده که کارهایی خنثی و گاهی مواقع مخرب، روانه اکران و بازار شود. در همین رابطه اخیراً سریالی را به همراه خانواده تماشا کردم که قسمت نخست آن بود، اما کیفیت و موضوع به حدی آزار دهنده بود که تصمیم گرفتیم به جای تماشای چنین کاری همان سریالهای کرهای تلویزیون را تماشا کنیم! نکته عجیبتر اینکه فردی که این فیلم را تولید کرده، ادعای ساخت کارهای ارزشی را هم دارد!
تهیهکننده فیلم سینمایی «سیب و سلما» تصریح کرد: متاسفانه یک نگاه منفی نسبت به کارهای مذهبی وجود دارد. آنهم اینکه وقتی برای یک سریال خوب دینی هزینه زیاد میشود اعتراض میشود که چرا برای آن تا به این اندازه هزینه شده، اما هیچگاه گفته نمیشود، چرا برای کاری نظیر «دل» که هیچ چیز خاصی نداشت هزینههای آنچنانی میشود، بنابراین مهم نیست برای فیلم یا سریالی تا چد حد هزینه میشود، بلکه آنچه اهیمت دارد کیفیت کار است، بنابراین اینکه در برخی تولیدات پلتفرمها هزینه آنچنانی میشود، به نظرم تصوری درست نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا متر و اندازه نظارت در تلویزیون و ساترا با هم مغایرت دارد؟ گفت: بگذارید جواب شما را به شکلی ریشهای بیان کنم. از نگاه من فرم نظارت در تولیدات نمایشی دارای اشکال است؛ یعنی در ابتدا اجازه میدهیم یک اثر ساخته شود، سپس شروع میکنیم ایرادات آن را گرفتند، ولی با این روش نمیتوان اساس آن ایراد را از بین برد، بلکه تنها به نوعی شاخ و برگ را میزنند. نظارت واقعی آن است که به گونهای اعمال نظر کنیم تا فیلم یا سریال تولیدی از ابتدای عاری از اشکالات ممیزی باشد.
عظیمی در پایان تأکید کرد: هنرمند متعهد راز موفقیت هنر ارزشی است. با فیلمسازی که به موضوعات دینی و انقلابی باورمند نیست، نمیتوان اتفاقات خوبی را در هنر رقم زد، برای همین توصیه میکنم برای بهتر شدن وضعیت تولید به ویژه در پلتفرمها روی هنرمند متعهد توجه بیشتری داشته باشیم.