موج ناآرام

20 اسفند 1401

گمنام نه، او نام ندارد
موجی است که آرام ندارد


اجزاش همه رمز و پیام است
هر چند که پیغام ندارد


خورشید غباری است معلق
در گوشه‌ی راهی که سرانجام ندارد


عالم همه در محضر اویند
دلداده‌ی عشقی که دلارام ندارد