واژههای سرنگون! عقابی را دیدم در هیبت فیل که وارونه بر خری نشسته بود… و جغدی شوم را در دریدن جوجه کبوتری گرسنه در تیرگی سیاه شب یاری میداد… و در ميدان شلوغ شهر عربده میکشید… من ناجی کبوتران جهانم!!